اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۴۲:۰۷
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۴۶
اذان مغرب ۱۹:۰۷:۵۳
طلوع آفتاب ۰۵:۱۵:۲۲
غروب آفتاب ۱۸:۴۸:۴۱
نیمه شب ۲۳:۱۵:۵۴
قیمت سکه و ارز
۱۴۰۱/۰۸/۱۸ - ۰۹:۰۰

روایت زندگی «حسین تقی پور»، اولین شهید حوادث اخیر تهران/ شهادتش در دفاع از امنیت کشور 40 روز قبل از عزیمت به سوریه

عزم سوریه کرده‌ای؛ اما عاشق شهادت که باشی، قصد دفاع که داشته باشی، تابع ولایت که باشی، از خیابان‌های تهران هم به سوی آسمان پر می‌کشی تا امنیت را در حرم جمهوری اسلامی برقرار و نقشه دشمنان را نقش بر آب کنی. شهید تقی پور تمام کارهای خود را انجام داده بود تا 18 آبان، یعنی امروز راهی سوریه شود ولی به دست اغتشاشگران در حوادث اخیر به درجه شهادت نائل آمد.

روایت زندگی «حسین تقی پور»، اولین شهید حوادث اخیر تهران/ شهادتش در دفاع از امنیت کشور 40 روز قبل از عزیمت به سوریه

به گزارش سراج24؛ آرامش عجیبی داشت، مهربانی‌اش زبانزد خانواده بود، دوست داشت کمک حال مردم باشد، تعصب خاصی بر کشور، نظام، انقلاب و مردم داشت. دلش به حال افراد ناآگاهی که فریب اغتشاشگران را خورده بودند، می‌سوخت و می‌گفت اینها نمی‌دانند چه می‌کنند.

هر شب برای کمک به کسانی که در معرکه اغتشاشگران گرفتار بودند به خیابان‌های شهر می‌رفت. حسین می‌رفت تا از میان درگیری‌ها و آتش‌هایی که توسط آشوبگران ایجاد می‌شد، افراد گرفتار را نجات دهد، انسان‌های بی‌گناهی را که خواهان آرامش و امنیت هستند؛ اما عده‌ای با وحشی‌گری سعی دارند امنیت را از مردم سلب کنند.

«جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند» این جمله حاج قاسم را سرلوحه کارش قرار می‌دهد و عازم می‌شود. عازم دفاع از حرم. حسین آقا راهی سوریه بود تا مدافع حرم شود اما سر از خیابان‌های تهران درآورد و برای دفاع از حرم جمهوری اسلامی و امنیت مردم، به دست آشوبگران در همین حوالی به شهادت رسید. 

حسین تقی پور بسیجی ۴۳ ساله، اهل میانه و ساکن اسلامشهر، پرونده‌اش برای رفتن به سوریه تکمیل شده و قرار بود ۱۸ آبان ماه اعزام شود. اما با ایجاد اغتشاشات در کشور توسط مزدوران آشوبگر، برای امنیت شهر و سرفرازی کشور سینه سپر کرد و اولین شهید مدافع امنیت تهران در ناآرامی‌های اخیر شد. با خانواده این شهید غیور و دلاور گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانیم.  

مادر شهید: حسین راه حق را انتخاب کرد

نیمتاج رجبی مادر شهید حسین تقی پور، که بیش از چهل روز می‌باشد که پسرش را در راه حفظ امنیت کشور، تقدیم نظام و انقلاب کرده است، به فرزند شهیدش افتخار می‌کند و با اشاره به مهربانی، ایمان، غیرت و صداقت پسرش، به شهادتش افتخار می‌کند و با بیان اینکه حسین راه حق را انتخاب کرد و عاقبت بخیر شد، خاطرات فرزندش را آهسته آهسته برایمان تعریف می‌کند:

سه پسر دارم که حسین فرزند بزرگترم بود. پدرش شغل آزاد داشت و ۱۷ سال است که از دنیا رفته. حسین خیلی مهربان، دل پاک، باغیرت، باایمان و دل‌رحم  بود، خیلی به خانواده احترام می‌گذاشت و با همه دوستان و اقوام رفتار خوب داشت هرچه تعریف کنم کم گفته‌ام، هروقت به او زنگ می‌زدم کمتر از جان و مامان جان نمی‌شنیدم و گاهی حاج خانم خطابم می‌کرد.

پسرم خیلی دل رحم بود و وقتی در مسیری می‌دید که پیرزنی خرید کرده و دستش پر است، به او کمک می‌کرد. هیچ ناراحتی از کسی به دلش راه نمی‌داد. اهل دعوا و درگیری نبود و آرامش و متانت همیشه بر چهره‌اش نمایان بود.

یک روز گفت می‌خواهم به سوریه بروم، من جدی نگرفتم و فکر کردم شوخی می‌کند اما گفت اگر من و دیگران نرویم پس چه کسی برود؟ پس از چند روز که به منزلشان آمدم عروسم گفت که حسین قصد رفتن به سوریه را دارد و قرار است در آبان ماه امسال اعزام شود بعد از چند روز خبر شهادتش را شنیدم که در راه امنیت جان خود را فدا کرده است.

منزل من شمال است و آخرین بار در ماه محرم به منزل پسرم  آمده بودم، موقع رفتن خواست بیشتر بمانم که گفتم برای ۲۸ ماه صفر نذری دارم و دوباره برمی‌گردم اما ۲۸ صفر خبر شهادت پسرم را شنیدم.

خیلی دوست داشتم که لحظه شهادت کنارش بودم و با هم حرف می‌زدیم اما در لحظه پر کشیدنش از او دور بودم و زمانی که معراج الشهدا رفتیم، صورت و دستش را از طرف خودم و پدرش بوسیدم، خوشحال شدم که پسرم راه درستی انتخاب کرد، در معراج با او صحبت کردم و گفتم پسرم شیرم حلالت؛ هر زحمتی برایت کشیدم حلالت باشد و ان‌شاءالله با انبیا هم سفره باشی.

در دوران کودکی سه برادر باهم لشکری تشکیل می‌دادند و یک‌صدا می‌خواندند؛ «ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش» و سینه زنی می‌کردند و گاهی با دوستان دیگر لشکر بزرگتری درست می‌کردند.

آرزو دارم که پسرم یکبار دیگر بگوید مامان. پسر من شهید شد تا حجاب از سر بانوان زمین نیفتد و امنیت در کشور برقرار شود. وظیفه بانوان در مقابل رشادت و ایثارگری شهدا این است که با حفظ حجاب راه شهیدان و دین اسلام را ادامه دهند و فریب حرف‌های دشمن را نخورند.

جان خود را فدا کرد تا آرامش در کشور برقرار شود

بیش از ۱۸ سال از زندگی مشترک زینب آذروند با شهید حسین تقی پور می‌گذرد، آغازی که از سال ۸۲ شروع و با شهادت حسین خاتمه یافت اما یادش همیشه در دل خانواده‌اش زنده است و روزهای پر خاطره‌ای که در این سال‌ها برای همسر و پسر ۱۷ ساله‌اش باقی گذاشته فراموش نخواهد شد.

همسر شهید تقی پور که می‌دانست همسرش عاشق شهادت است و چه دفاع از حرم اهل بیت باشد یا دفاع از حرم جمهوری اسلامی، مسیرش را انتخاب کرده و برای رضایت خداوند و در راه ولایت پذیری و برای ایجاد امنیت همشهریانش قدم برداشته است، ابراز خرسندی و رضایت می‌کند. در ادامه سخنان این همسر شهید را می‌خوانیم:

حسین آقا مهربان، مقرراتی، خوش اخلاق و با گذشت بود و از دارایی کم خود بسیار می‌بخشید، به منظم بودن خیلی اهمیت می‌داد، هیچ وقت پشت سر کسی حرف نمی‌زد و می‌گفت مرد باش و با جرات جلو کسی حرف بزن، در حرفهایش قاطعیت داشت و مانعی جلوی کاری که می‌خواست انجام دهد نبود.

با همسرم رفاقت داشتیم و من را حاج خانم صدا می‌کرد. این روزها با اینکه جسمش کنارمان نیست اما حضورش را قدم به قدم حس می‌کنم و با من حرف می‌زند.

حسین آقا هر روز ساعت ۵ بعدازظهر از سرکار می‌آمد. بیشتر وقت‌هایی که زمان آمدنش به خانه است چشم انتظارش هستم و دلتنگ می‌شوم اما یاد حضرت زینب(س) که می‌افتم آرام می‌شوم و به خود می‌گویم من تنها حسینم رفته است اما زینب کبری(س) برادران و فرزندانش را در راه دین از دست داد و صبوری کرد.

دلتنگی‌ها تمامی ندارد اما خدا را شکر می‌کنم همسرم نسبت به ناامنی و اغتشاشاتی که دشمن طراحی کرده بود، بی‌تفاوت نبود و جان خود را فدا کرد تا آرامش در کشور برقرار شود و مردم امنیت داشته باشند.

همسرم با شهید ابراهیم هادی درد دل می‌کرد و آرزوی شهادتش را به او می‌گفت. حتی چند روز قبل از شهادت با همسرم درحال دیدن انیمیشن شهید ابراهیم هادی بودیم و درباره این شهید و خصوصیاتش صحبت می‌کردیم. جالب است در معراج شهدا از میان این همه تصویر شهید، عکس شهید ابراهیم هادی را بر روی پیکر آقا حسین آوردند و مطمئن شدم که آن روز حاجتش را به شهید هادی گفته بود و آن لحظه گفتم حسین خوش به سعادتت.

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••